بررسی معنویتگرایی جدید، با وجود تلاش دانشمندانی که در سالهای اخیر وارد این میدان شدهاند، هنوز نوپا است؛ بهویژه در ایران، رویکردهایی که به نقد برخاستهاند، غالبا از ارزیابیهایی شتابزده و ستیزهجویانه فراتر نرفتهاند. آسیبشناسی نقد معنویتهای نوظهور در ایران، گفتگوی مفصلی میطلبد، اما بهاختصار، مهمترین اختلالِ نقدهای موجود این است که جریان معنویتگرای جدید را با اهداف و معیارهای ناقد به نقد کشیدهاند و به همین دلیل، ضرورت و زمینهای برای شناخت همدلانه و واقعی از این جریان، درک و دنبال نشده است.
امروز، دانشمندان علوم انسانی در رویکردشان به دین، بر خلاف گذشته که به دنبال حقیقت دین بودند، شناخت ریشهها و کارکردها را در دستور کار خود دارند. نسبت به جنبشهای معنوی جدید نیز، جدال بر سر اینکه اینها حقاند یا باطل، جز از این طریق که نشان دهیم چقدر بهکار انسان میآیند، نه منطقی است، نه اساسا ممکن؛ همچنان که البته بحث درباره ریشهها بهعنوان راهی به نفی حقانیت آنها، باری از دوش ما برنمیدارد. به عبارت دیگر، اختلال در روش نقد، باعث میشود این جریان، بیآنکه واقعا شناخته شود، مورد نقد قرار بگیرد.
مساله ما کارآمدی است؛ این که آیا معنویتی که ساختهاند و میپسندند و دنبال میکنند، میتواند ما را به هدفی که ادعا میکنند، برساند؟ نقد را باید از این زاویه دنبال کرد و نشان داد که توانایی این جریان در تأمین چیزی که خودش ادعا میکند، چقدر است. اگر معنویتهای نوظهور در رسیدن به هدفهایشان، که در نهایت، چیزی جز آرامش نیست، کارآمد هستند، چه چیزی بهتر از این؟
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.